داستان ضرب المثل از هل حلیم به معنای دیگری این ضرب المثل افتاد: از روی ذوق، حرص و طمع، عجله و ضرر و زیان به حالتی گفته می شود که شخصی در حال تلاش برای کسب سود زیاد، ناگهان. زیان بیشتری می بیند داستان ضرب المثل: می گویند در قدیم مردی چاق زندگی می کرد که به خوردن غذا علاقه زیادی داشت و بیشتر وقت خود را صرف خوردن و آشامیدن می کرد. یک روز مردی که به بازار رفته بود به خانه آمد و زنش از او پرسید چه شد، آقا امروز زود به خانه آمدی؟ مرد گفت: شنیدم همسایه ام امروز حلیم می پزد، آمده ام غذا بخورم. حلیم.» به خانه همسایه رفت، اما آنقدر عجله داشت که یادش رفت دیگ بیاورد تا حلیم را بردارد، اما چون ظرف نداشت، به سمت دیگ رفت و با قاشق شروع به خوردن کرد. اما وقتی دید فایده ای ندارد و چون خیلی ترسیده بود حلیم نمی تواند غذا بخورد، دوست داشت با دو دست غذا بخورد و آنقدر روی قابلمه خم شده بود که ناگهان داخل دیگ افتاد و مردم خندیدند و با صدای بلند گفتند: این بیچاره از وحشت حلیم در دیگ افتاد.ضرب المثل از هول حلیم افتاد تو دیگ
داستان ضرب المثل از هل حلیم به معنای دیگری این ضرب المثل افتاد: از روی ذوق، حرص و طمع، عجله و ضرر و زیان به حالتی گفته می شود که شخصی در حال تلاش برای کسب سود زیاد، ناگهان. زیان بیشتری می بیند داستان ضرب المثل: می گویند در قدیم مردی چاق زندگی می کرد که به خوردن غذا علاقه زیادی داشت و بیشتر وقت خود را صرف خوردن و آشامیدن می کرد. یک روز مردی که به بازار رفته بود به خانه آمد و زنش از او پرسید چه شد، آقا امروز زود به خانه آمدی؟ مرد گفت: شنیدم همسایه ام امروز حلیم می پزد، آمده ام غذا بخورم. حلیم.» به خانه همسایه رفت، اما آنقدر عجله داشت که یادش رفت دیگ بیاورد تا حلیم را بردارد، اما چون ظرف نداشت، به سمت دیگ رفت و با قاشق شروع به خوردن کرد. اما وقتی دید فایده ای ندارد و چون خیلی ترسیده بود حلیم نمی تواند غذا بخورد، دوست داشت با دو دست غذا بخورد و آنقدر روی قابلمه خم شده بود که ناگهان داخل دیگ افتاد و مردم خندیدند و با صدای بلند گفتند: این بیچاره از وحشت حلیم در دیگ افتاد.
