بایگانی برچسب: ریشه ی ضرب المثل های ایرانی

ماجرای ضرب المثل این عفوها مرا به این روز رساند. از حافظ شیرازی پرسید. وقتی رسید تیمور آثار فقر را در چهره خود دید و گفت: ای حافظ تمام زمین را با ضربت شمشیر ویران کردم تا سمرقند و بخارا را استعمار کنم، تو آن را به خال هندو بدهی …

تاریخچه ضرب المثل الاغ در علف می خواند استفاده از ضرب المثل: ضرب المثل الاغ در علف می خواند این ضرب المثل در مواردی به کار می رود که فرد خود را توانمندتر از دیگران بداند. ضرب المثل: در روزگاری که خانه ها مانند امروز حمام نداشتند، هر محله یا …

داستان ضرب المثل دانه را دیدی دام ندیدی. استعمال: به افرادی گفته می شود که با غرور کاذب خود سردرد دارند. داستان ضرب المثل: در قدیم کلاغ و عقاب زندگی می کردند. در جنگل. زاغ روی یکی از درختان بلند جنگل لانه داشت و عقاب بر بالای کوهی بلند در …

حکایت ضرب المثل دم روباه در به دام انداختن ماهرانه است، پیرمردی کشاورز بود که باغی داشت که هندوانه های زیادی داشت، اما خیلی ناراحت بود چون روباهی حیله گر در چشمک زدن به باغ می رفت. چشم خربزه و هندوانه های رسیده و رسیده را برید و همه بوته …

داستان ضرب المثل تسلیم نشو کاربرد: برای افراد تنگ نظر و حریص که حاضر نیستند حتی برای عزیزانشان قدمی بردارند استفاده می شود. روزی مرد خسیسی در شهری زندگی می کرد که مراقب بود ذره ای از اجناسش گم نشود. این مرد از صبح تا شب به حساب و کتاب …

داستان ضرب المثل مثل سگ توبه است کاربرد: به کسانی که از طمع وجودشان را از دست می دهند می گویند روزی روزگاری سگی تنبل و بیکار در دهی زندگی می کرد. این سگ بیکار همیشه گرسنه بود و هرگز یک وعده سیر هم نمی خورد، زیرا یکی باید یک …

داستان ضرب المثل “صدایش بلند می شود صبح” کاربرد: کنایه از برخورد عاقل و احمق. در گذشته دزدی وارد یک شهر بزرگ شد و از بازار شهر دیدن کرد و متوجه شد که مردم این شهر تجارت پر رونقی دارند و هر روز پول زیادی در بازار رد و بدل …