زندگینامه سجاد افشاریان
سجاد افشاریان نویسنده، هنرمند و طنزپرداز ایرانی میباشد که از آثار بازیگری او میتوان به نجوا و برادر جان اشاره کرد. در ادامه زندگینامه سجاد افشاریان و گزیدهای از مصاحبهاش را به همراه تصویرهای جدید او دنبال کنید.
گزیدهای از زندگینامه سجاد افشاریان
نام کامل: سجاد افشاریان
زمان تولد: 31 فروردین 1364
موقعیت تولد: شیراز
زمینه پرکاری: نویسنده، هنرمند، کمدی
تحصیلی: کارشناسی ادبیات نمایشی
وضعیت تاهل: متاهل
تصویرهای سجاد افشاریان
سجاد افشاریان نویسنده، هنرمند و طنزپرداز ایرانی، زاده ۳۱ فروردین ۱۳۶۴ در شیراز میباشد. او علاوه بر پرکاریها در این زمینهها، در حوزه تهیهکنندگی تئاتر نیز تجربه دارد. خانواده او خانوادهای فرهنگی میباشد. مادرش مدیر مدرسه و پدرش آموزگار بوده میباشد. او دومین بچه خانواده میباشد و یک خواهر بزرگتر و برادری کوچکتر از خودش دارد.
سرگذشت هنری سجاد افشاریان
سجاد هنوز کودک بود که حس کرد به هنر علاقهمند میباشد با این حال وقتی نوبت به انتخاب گرایش در دبیرستان رسید او ریاضی فیزیک را انتخاب کرد اما هنر را فراموش نکرد. سجاد در همان زمان دبیرستان در شیراز فیلمسازی را ابتدا کرد و به انجمن سینمای جوان رفت. او 18 ساله بود که یک سریال 18 قسمتی برای تلویزیون شیراز نوشت.
سجاد افشاریان پلههای توفیق را خیلی زود طی کرد. او هنوز 20 ساله نشده بود که بهعنوان داور جشنواره رشد انتخاب شد و در 22 سالگی جزو نویسندگان سریال شمس العماره به کارگردانی سامان مقدم بود.
سجاد برای دانشگاه گرایش ادبیات نمایشی را انتخاب کرد و در دانشگاه آزاد بوشهر درس خواند. سینما و تئاتر تنها علایق هنری این جوان نبود و به حوزه موسیقی هم علاقمند بود و اکنون در این زمینه نیز پرکار میباشد. او اکنون مدیر هنری گروه موسیقی بمانی میباشد.
سجاد افشاریان یکی از نویسندگان برنامه خندوانه
سجاد افشاریان از شناخته شدن تا اوج آوازه
سجاد افشاریان در مسابقه استندآپ کمدی خندوانه به مردم معرفی شد. او در سال 93 به عنوان نویسنده داخل گروه خندوانه شد و در بخشهای مختلف برنامه و طرحریز سوالات از مهمانان و ایده پردازی ها گفتاری برنامه، زیاد پیروز عمل کرد و سرپرست نویسندگان در خندوانه شد. و با بازی در سریال نجوا به عنوان یکی از نقش داشتنهای اصلی، به اوج آوازه خود رسید.
قسمتی از مصاحبه سجاد افشاریان
پرکاریهای هنری سجاد افشاریان
یک شبه به آوازه نرسیدم
اینجا قصه های هزار و یک شبی زیاد اتفاق می افتد؛ مثلا هزار شب کار می کنید و یک شب آن اتفاق می افتد؛ البته به شرطی که هزار شب قبل از آن ماجرا، درست کار کرده باشید. این اتفاق واقعا یک شبه نبود؛ نزدیک به 14سال در زمینه های هنری پرکاری کردم.
دبیرستان که بودم فیلمسازی را ابتدا کردم. به شکل جدی فیلم کوتاه می ساختم و بعدش هم به سینمای جوان رفتم. همزمان با آن تئاتر کار می کردم. ادامه دادم و حتی در 20سالگی داور جشنواره رشد شدم اما از زمانی که تئاتر را به صورت شغل ای تر دنبال کردم، گفتوگو تئاتر به حدی حالم را خوب کرد که از فیلمسازی دور شدم. دغدغه ام تئاتر بود چون هنر بی واسطه ای میباشد. کشف و شهود این مدیوم را دوست دارم.
در شیراز کار میکردیم و اجراها را تهران می آوردیم. جالب اینکه هر نمایشی که در شیراز به هر شکلی اجازه انجام نمی گرفت وقتی در تهران انجام میکردم پاداش های معتبری می گرفتم؛ مثلا یکی پاداش جشنواره فجر را گرفت یا یکی از آنها پرتماشاگرترین تئاتر 10 سال سالن قشقایی شد.
هر نقشی را بازی نمیکنم
من فیلم های زیادی را بازی نکردم چون مناسبات انتخاب نقش داشتن آنها را دوست نداشتم؛ اینکه همه کارها را انجام می دادند و بعد برای یکسری نقش داشتن کمقیمت ارزش دنبال هنرمندان تئاتر می گشتند؛ حتی 5،4 پروژه سینمایی را رد کردم. افشاریان درباره رویاهایش میگوید: رویاهای بزرگی در سر دارم که پایانی برایشان نمیبینم حتی نوبل و اسکار هم انتهای کار من نیست.