بایگانی برچسب: زندگی زیبا

اگر نمیتوانی بلوط بالای تپه باشی، بوته ای باش در دامنه تپه، بهترین بوته ای باش که در کنارش راه میرود! در دریاچه! همه ما که کاپیتان نمی شویم می توانیم ملوان باشیم. برای همه ما در این دنیا کار وجود دارد. وظیفه ماست، رسیدن دور نیست، اگر نمیتوانی شاه …

اهمیت دادن بیش از حد به “فردا” اشتباه بزرگی است، در حالی که ما جوان و پرشور بودیم و چیز زیادی از این کلمه نمی دانستیم، آن را به خوبی انجام دادیم. تمام احساسات، تلاش ها و هر آنچه امروز داشتیم خرج می کردیم. انگار امید بیشتری داشتیم. از آنجایی …

زندگی را بیاموزیم: بلبلی که حتی در قفس آواز می خواند، پروانه ای که حتی اگر عمرش کوتاه باشد از پرواز باز نمی ایستد، طاووسی که از زشتی پاهایش افسرده نمی شود، کرمی که نمی ایستد. از دست و پا چلفتی بودن، جغدی که شب ها مراقبه می کند، عقابی …

شاید هر روز خوب نباشد، اما در هر روز چیز خوبی وجود دارد… قدر کسانی را که دوستت دارند بیشتر از چیزهایی که دوستشان داری بدان شادترین موجود باش اگر امروزت را طوری زندگی می کنی که انگار فردایی برای نگرانی وجود دارد و نه گذشته ای برای پشیمانی از …

زندگی سرد و بی تفاوت چهره همه را نشان می دهد، انگار همه چند چهره دارند: برخی افراد همیشه فقط یکی از این چهره ها را می پوشند که به طور طبیعی پوسیده و چین و چروک می شود. این دسته آنها صرفه جو هستند. گروه دیگر صورتک های خود …

میتوان زیبا زیست… نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم، نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب! لحظه ها میگذرند گرم باشیم پر از اندیشه و امید… عشق باشیم و سراسر خورشید… اگر توانم باشد که یک دل را از شکستن باز دارم به بیهودگی زندگی …

دو روز مانده به پایان دنیا، تازه فهمید که هیچکس زنده نیست. تقویمش پر بود و فقط دو روز نامشخص مانده بود، ناراحت و عصبانی بود و به پیش خدا رفت تا روزهای بیشتری را از خدا بخواهد، جیغ می زد و بد می گفت، اما خدا ساکت بود. آسمان …

گفتم: خسته ام، گفت: از رحمت خدا ناامید مباش (زمر/53) گفتم: گویا مرا فراموش کردی؟ فرمود: مرا یاد کن تا تو را یاد کنم (بقره/152) گفتم: تا کی صبر کنم؟ گفت: چه می دانی؟ شاید زمان نزدیک است (الازهب/63) گفتم: تو خدا و شکیبا هستی! بنده هستم و صبرم لبریز …

وقتی با دوستی آشنا می شویم که مثل ما فکر نمی کند، وقتی با عزیزی آشنا می شویم که ظاهراً نظرش کاملاً مخالف نظر ماست. وقتی با فردی روبرو می شویم که افکار، عقاید و اساسی ترین اصول ایمان ما را باطل می کند، یاد این اثر ارزشمند مارکوس راتز …

نیکوس کازانتزاکیس می گوید که وقتی پسر بود، درست زمانی که پروانه در حال آماده شدن برای بیرون آمدن از پیله بود، پیله کرم ابریشم را در درختی پیدا کرد. او کمی صبر می کند، اما در نهایت، از آنجایی که پروانه مدت زیادی طول می کشد تا بیرون بیاید، …