بایگانی برچسب: داستان های ضرب المثل ها

ضرب المثل آب اینجا و نان اینجا، کجا بروم بهتر از اینجا؟

داستان ضرب المثل آب اینجا و نان اینجا کجا برم بهتر از اینجا با استفاده از ضرب المثل آب اینجا و نان اینجا کجا برم بهتر از اینجا؟ وقتی انسان به دنبال آرامش است و ناراحت نمی شود و تلاشی نمی کند از این ضرب المثل استفاده می شود. داستان …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل همین بخشیدن‌ها مرا به این روز انداخته!

ماجرای ضرب المثل این عفوها مرا به این روز رساند. از حافظ شیرازی پرسید. وقتی رسید تیمور آثار فقر را در چهره خود دید و گفت: ای حافظ تمام زمین را با ضربت شمشیر ویران کردم تا سمرقند و بخارا را استعمار کنم، تو آن را به خال هندو بدهی …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل حکایت موش و قالب پنیر

روایت ضرب المثلی از ماجرای موش و قالب پنیر استفاده از ضرب المثل: ضرب المثل موش و قالب پنیر کنایه از فردی است که همیشه در امتحانات به نفع خود فکر می کند.داستان ضرب المثل: روزی روزگاری زمان یک بار، دو موش باهوش و بازیگوش در یک فروشگاه بزرگ زندگی …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل شتر را خواستند نعل کنند، قورباغه هم پایش را بالا آورد

حکایت ضرب المثل خواستند شتر را نعل کنند قورباغه پایش را بلند کرد کاربرد ضرب المثل: شتر را نعلین خواستند قورباغه هم پایش را بلند کرد کار در وسط قرار می گیرد و به قول معروف می خواهد خودش را بیان کند در اینجا خلاصه ای از آنچه مصطفی رحماندوست …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل از آتشی که افروختم خودم سوختم

داستان ضرب المثل آتشی که افروختم سوختم استفاده از ضرب المثل: ضرب المثل آتشی که روشن کردم برای افرادی استفاده می شود که عواقب رفتار بد خود را متحمل می شوند داستان ضرب المثل: در سبزه جنگل، روباهی در کنار یک شغال زندگی می کرد. . روباه لاغر و ضعیف …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل از هفت خان رستم گذشته

داستان ضرب المثل هفت خان رستم گذشته، اسیر و زندانی شدن او توسط شیطان سفید شد. دیو سپید کیکاووس را در قلعه ای در مازندران اسیر کرده بود که خبر این واقعه به رستم پهلوان معروف ایرانی رسید. رستم با شنیدن این خبر تصمیم گرفت خود را به مازندران برساند …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل گاو بندی

تاریخچه ضرب المثل خش خش گاو، کاربرد ضرب المثل: هر گاه در عملی بین دو یا چند نفر تبانی شود، بیان خش خش گاو نقل و به تصویر کشیده می شود. کشاورزانی را آورده اند که در شهرها و شهرهای ایران به کشاورزی اشتغال دارند. دو دسته اند، دسته اول …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل راه بزن، راه خدا هم ببین!

داستان ضرب المثل در راه خدا قدم بردار میمردی شغلش همیشه دزدی و راهزنی بود، از این راه کسب درآمد و خرج می کرد تا اینکه یک شب با خود فکر کرد و در دل توبه کرد. وی با ابراز تأسف از این عمل گفت: مرگ حق است، بالاخره همه …

توضیحات بیشتر »

ضرب المثل اول رفیق آخر طریق

داستان ضرب المثل «دوست اول آخرین است» مردی متعصب بود که می گفت: «سی سال است که در تجارت هستم و هرگز در سفر بی دوست نبوده ام». در ابتدای کارم، پدرم به من گفت که هرگز تنها سفر نکن. اتفاقا بعد از فوت پدرم از اقوامم خسته شدم. یک …

توضیحات بیشتر »