وقتی دلهایمان از غمهایمان کوچکتر میشود، وقتی نمیتوانیم اشکهایمان را پشت پلکهایمان پنهان کنیم و کینههایمان یکی پس از دیگری میشکند. وقتی احساس می کنیم که بدبختی ها از ما بیشتر است و رنج ها از صبر ما. وقتی انرژیمان تمام می شود و حوصله نداریم. آن وقت است که مطمئن می شویم به شما نیاز داریم و مطمئن هستیم که شما تنها کسی هستید که می توانید به ما کمک کنید، آن وقت است که با شما تماس می گیریم و با شما تماس می گیریم. آن وقت است که برایت آه می کشیم، برایت گریه می کنیم و تو را نفس می کشیم، وقتی جواب می دهی اشک هایمان را یکی یکی پاک می کنی و غم ها را یکی یکی از دل ما برمی داری. کینه های ما را یکی یکی رها می کنی، دل های شکسته ما را می بندی، سنگینی را برمی داری و سبکی و راحتی را جایگزینش می کنی، بیشتر از تلاشمان شادی و از حجم لب هایمان لبخند می دهی. خواب ما را تعبیر می کنی و دعای ما را مستجاب می کنی. آرزوهای ما را برآورده میکنی، خشم را آشتی میدهی و سختیها آسان است، تلخها را شیرین، دردی را دوا میکنی ناامیدیها، همه چیز به امید و سیاهی سفید میشود..
برچسبجملات زیبا خوشبختی دانه های اشک درد دل با خدا دل شكسته عشق به خدا غصه های زندگی قلب مطالب آموزنده مطالب خواندنی
مطلب پیشنهادی
دلنوشته های دلنشین
دلنوشته های زیبا ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻗﻬﻮﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ …