معماهای دشوار با پاسخ های مختلفمعماهای دشوار و جالب
معماها بازی های زبانی فکری هستند که از تفکر جانبی برای نتیجه گیری استفاده می کنند. مغز برای حل پازل ها به چالش کشیده می شود. معماهای مختلفی آورده ایم تا مغز شما را به چالش بکشیم و از شما لذت ببریم نمونه هایی از معماهای دشوار با پاسخ: معمای شماره 1) من از معدن آمده ام و همیشه با چوب احاطه شده ام. همه از من استفاده می کنند. من چه هستم ایده یک معدن می تواند شما را به زغال سنگ یا الماس برساند. جزئیات چوب بهترین توصیه شماست. این معما یک پیچ و تاب است، اما ممکن است شما را به این موضوع سوق دهد که پاسخ: معمای سرب مدادی شماره 2) زنی به شوهرش شلیک می کند، سپس او را به مدت پنج دقیقه زیر آب نگه می دارد. سپس آن را قطع می کند. کمی بعد، آنها از یک شام خوشمزه لذت می برند. توضیح دهید چگونه ممکن است؟ هدف از این معما این است که تعادل خود را از دست بدهید. اما به فعل اول، “تیراندازی” توجه کنید. به جز اسلحه با چه چیز دیگری می توانید شلیک کنید؟ اینجا کلید همه چیز است پاسخ: زن از او عکس گرفت و آن را در تاریکخانه اش توسعه داد.پازل شماره 3) من شهر دارم اما خانه ندارممن کوه دارم اما درخت ندارم. من آب دارم اما ماهی ندارم. این معما قصد دارد شما را گیج کند و شما را روی چیزهایی که گم شده تمرکز کنید: خانه ها، درختان و ماهی ها. می توانید حدس بزنید که باید به چیزی بی جان فکر کنید. وقتی لاغر هستم سریع هستم و وقتی چاق هستم کند هستم. باد دشمن من است پازل‌های سخت می‌خواهند شما را بالاتر ببرند، و این یکی با ضربه زدن به جزئیات از همه جهات برای شما کار می‌کند. سرنخ بزرگ در پایان با باد می آید. چه چیزی تهدید کننده تر است؟ شما باید مغز خود را به چالش بکشید تا به چیزی کوچک و غیرمنتظره برسید. پاسخ: بادبان. 
معمای شماره 4 به انگلیسی معمای شماره 5) من بدون دهان صحبت می کنم و بدون گوش می شنوم. تن ندارم اما با باد زنده می شوم. من چی هستم؟این معما در مورد فریب دادن شما به فکر کردن با گوش و دهان است. شما یک نکته کوچک در مورد باد دریافت می کنید تا شما را تشویق به تفکر گسترده و اجتناب از اصطلاحات تحت اللفظی کند.پاسخ: یک پژواکمعمای شماره 6) یک دختر به اندازه خواهرانش برادر دارد، اما هر برادر فقط نیمی از خواهران خود را دارد. چند خواهر و برادر در خانواده هستند؟ این سوال ترفند به شما راه هایی می دهد که اگر سعی کنید جواب را پیدا کنید کاملا گیج شوید. نکته کلیدی این است که آن را ساده نگه دارید. حتما خواهر و برادرها را بر اساس تعداد خواهر و برادر خود بشمارید. سپس جواب کمی ساده تر می شود پاسخ: چهار خواهر و سه برادر معمای شماره 7) آیا به محض گفتن نامش ناپدید می شود؟ معماهای سختی مانند این مستلزم این است که منطقی یا مستقیم فکر کنید. در عین حال، استفاده از استعاره با مفهوم ناپدید شدن چیزی مفهومی است. پاسخ بسیار ساده به نظر می رسد، اما تا زمانی که متوجه شوید! قبل از آن زمان، مغز شما پیچیده است پاسخ: معمای سکوت شماره 8) من یک کلید دارم، اما قفل، فضا و اتاق ندارم. شما می توانید وارد شوید، اما نمی توانید خارج شوید. که من هستم؟ این شما را فریب می دهد تا به فضایی که می توانید وارد شوید فکر کنید. سپس شما را مجبور می کند که آن را با فضایی بدون اتاق که نمی توانید از آن خارج شوید ادغام کنید.حتی ممکن است آن کلیدها را نگه داشته باشید.اینجاست که باید معطل بمانید. به آن کلمه فکر کنید. مفاهیم «کلیدی» دیگر، به خصوص مفاهیمی که نیازی به قفل ندارند، چیست؟ پاسخ: یک کیبورد پازل سخت #8 پازل #9) وقتی خشک می شود چه چیزی خیس می شود؟ این یک پاسخ ساده است، حتی اگر بسیاری از مردم را از تلاش برای کشف آن باز دارد. مرطوب و خشک به نظر می رسد که همیشه باید متضاد یکدیگر باشند، بنابراین بهتر است برخیزید. به جسمی فکر کنید که می تواند هر دو را جذب کند یا باشد. پاسخ: یک معمای شماره 10) آیا این مال شماست، اما دیگران از آن استفاده می کنند؟ هدف این پازل فکر کردن به چیزی است که یک شی واقعی نیست. از مهارت های تفکر انتقادی خود برای طوفان فکری در مورد این موضوع استفاده کنید. پاسخ: پازل شماره 11 نام شما) ابتدا به رنگ ابرها فکر کنید. بعد، به رنگ برف فکر کنید. حالا به رنگ یک ماه کامل روشن فکر کنید. حالا سریع جواب بده: گاوها چه می نوشند؟ برخی از پازل ها با وادار کردن مغز شما به ایجاد یک سری تداعی کار می کنند تا گیر بیفتید و نتوانید به گزینه های دیگر فکر کنید. مراقب این پازل باشید.آیا این سوال واقعاً به رنگی که از شما خواسته می شود مربوط می شود؟ بیشتر مردم می گویند که گاوها شیر می نوشند زیرا متوجه رنگ سفید می شوند.جواب: معمای آب شماره 12) من چه هستم که اول مرا می خوری و بعد تو را می خورند؟ معماهای دشوار معمولاً در استعاره ها و مفاهیم فکر می کنند. این یکی نیست، آن را ساده و تحت اللفظی نگه دارید تا زمانی که راه حلی پیدا کنید. اما از خود بپرسید که “شما” کیستید یا چیست پاسخ: قلاب ماهی. معمای دشوار شماره 12 معمای شماره 13) کدام کلمه در فرهنگ لغت همیشه اشتباه نوشته می شود؟ معماهای سخت با جناس و کلمات وسواس دارند. این یکی به قدری پاسخ آسانی دارد که باعث می شود به طرز پیچیده ای فکر کنید. برخی از پازل ها به این نیاز دارند، اما این یکی اینطور نیست. پاسخ : “کاذب”. معمای شماره 14: چه چیزی را می توانید با دست راست بگیرید اما با دست چپ هرگز؟ با این یکی راحت باش و آهسته برو شاید اگر به دستان خود نگاهی بیندازید، ممکن است سرنخی بر اساس منطق به شما بدهد، پاسخ: دست چپ شما.معمای شماره 15) چگونه می توانید از نظر بدنی پشت پدر بایستید در حالی که او پشت شماست؟ برای این نوع پازل های فوق العاده سخت، اگر می توانید، بهتر است رابطه فیزیکی را در ذهن خود ترسیم کنید. این معما وظیفه را نشان می دهد و باعث می شود شما باور کنید که غیرممکن استپاسخ: شما پشت به پشت با پدرتان ایستاده اید. معمای سخت شماره 15 معمای شماره 16) سه پزشک مختلف گفتند علی برادر اوست، اما علی ادعا می کند که برادر ندارد. چه کسی دروغ می گوید؟ شجره نامه خود را تجسم کنید. این ممکن است به شما کمک کند پاسخ دهید. امروز چه روزی است؟ جواب: جمعه. «روز قبل فردا» امروز است. «روز قبل از دو روز بعد» در واقع یک روز بعد است. بنابراین اگر “پس از امروز شنبه است”، پس باید معمای جمعه باشد شماره 18) دختری در جنگل با شیر و پلنگ ملاقات می کند. شیر هر دوشنبه و سه شنبه و چهارشنبه دروغ می گوید و روزهای دیگر حقیقت را می گوید. پلنگ پنجشنبه ها، جمعه ها و شنبه ها دروغ می گوید و در سایر روزهای هفته حقیقت را می گوید. شیر به دختر گفت: دیروز دروغ می گفتم. پلنگ گفت: من هم همینطور. چه روزی است؟ پاسخ: پنجشنبه. تنها روزی که هر دو حقیقت را می گویند یکشنبه است. اما امروز نمی تواند یکشنبه باشد زیرا شیر نیز در روز شنبه (دیروز) حقیقت را می گوید.روز به روز تنها روزی که یکی از آنها دروغ می گوید و یکی با آن دو جمله راست می گوید پنجشنبه است.معمای شماره 19) یک کشاورز می خواهد از رودخانه بگذرد و یک گرگ، یک بز و یک کلم را با خود ببرد. او یک قایق دارد، اما او فقط می تواند خودش و یک گرگ، یک بز یا یک کلم را جا دهد. اگر یک گرگ و یک بز در یک ساحل تنها باشند، گرگ بز را می خورد. اگر بز و کلم در ساحل تنها باشند، بز کلم را می خورد. چگونه کشاورز می تواند گرگ و بز و کلم را از رودخانه عبور دهد بدون اینکه خورده شود؟پاسخ: کشاورز ابتدا بز را به آن طرف رودخانه می برد. کشاورز تنها برمی گردد و سپس گرگ را به آن طرف می برد، اما با بز برمی گردد. سپس کشاورز کلم را رد می کند و آن را نزد گرگ می گذارد و فقط برای گرفتن بز برمی گردد.
معمای شماره 4 به انگلیسی معمای شماره 5) من بدون دهان صحبت می کنم و بدون گوش می شنوم. تن ندارم اما با باد زنده می شوم. من چی هستم؟این معما در مورد فریب دادن شما به فکر کردن با گوش و دهان است. شما یک نکته کوچک در مورد باد دریافت می کنید تا شما را تشویق به تفکر گسترده و اجتناب از اصطلاحات تحت اللفظی کند.پاسخ: یک پژواکمعمای شماره 6) یک دختر به اندازه خواهرانش برادر دارد، اما هر برادر فقط نیمی از خواهران خود را دارد. چند خواهر و برادر در خانواده هستند؟ این سوال ترفند به شما راه هایی می دهد که اگر سعی کنید جواب را پیدا کنید کاملا گیج شوید. نکته کلیدی این است که آن را ساده نگه دارید. حتما خواهر و برادرها را بر اساس تعداد خواهر و برادر خود بشمارید. سپس جواب کمی ساده تر می شود پاسخ: چهار خواهر و سه برادر معمای شماره 7) آیا به محض گفتن نامش ناپدید می شود؟ معماهای سختی مانند این مستلزم این است که منطقی یا مستقیم فکر کنید. در عین حال، استفاده از استعاره با مفهوم ناپدید شدن چیزی مفهومی است. پاسخ بسیار ساده به نظر می رسد، اما تا زمانی که متوجه شوید! قبل از آن زمان، مغز شما پیچیده است پاسخ: معمای سکوت شماره 8) من یک کلید دارم، اما قفل، فضا و اتاق ندارم. شما می توانید وارد شوید، اما نمی توانید خارج شوید. که من هستم؟ این شما را فریب می دهد تا به فضایی که می توانید وارد شوید فکر کنید. سپس شما را مجبور می کند که آن را با فضایی بدون اتاق که نمی توانید از آن خارج شوید ادغام کنید.حتی ممکن است آن کلیدها را نگه داشته باشید.اینجاست که باید معطل بمانید. به آن کلمه فکر کنید. مفاهیم «کلیدی» دیگر، به خصوص مفاهیمی که نیازی به قفل ندارند، چیست؟ پاسخ: یک کیبورد 
پازل سخت #8 پازل #9) وقتی خشک می شود چه چیزی خیس می شود؟ این یک پاسخ ساده است، حتی اگر بسیاری از مردم را از تلاش برای کشف آن باز دارد. مرطوب و خشک به نظر می رسد که همیشه باید متضاد یکدیگر باشند، بنابراین بهتر است برخیزید. به جسمی فکر کنید که می تواند هر دو را جذب کند یا باشد. پاسخ: یک معمای شماره 10) آیا این مال شماست، اما دیگران از آن استفاده می کنند؟ هدف این پازل فکر کردن به چیزی است که یک شی واقعی نیست. از مهارت های تفکر انتقادی خود برای طوفان فکری در مورد این موضوع استفاده کنید. پاسخ: پازل شماره 11 نام شما) ابتدا به رنگ ابرها فکر کنید. بعد، به رنگ برف فکر کنید. حالا به رنگ یک ماه کامل روشن فکر کنید. حالا سریع جواب بده: گاوها چه می نوشند؟ برخی از پازل ها با وادار کردن مغز شما به ایجاد یک سری تداعی کار می کنند تا گیر بیفتید و نتوانید به گزینه های دیگر فکر کنید. مراقب این پازل باشید.آیا این سوال واقعاً به رنگی که از شما خواسته می شود مربوط می شود؟ بیشتر مردم می گویند که گاوها شیر می نوشند زیرا متوجه رنگ سفید می شوند.جواب: معمای آب شماره 12) من چه هستم که اول مرا می خوری و بعد تو را می خورند؟ معماهای دشوار معمولاً در استعاره ها و مفاهیم فکر می کنند. این یکی نیست، آن را ساده و تحت اللفظی نگه دارید تا زمانی که راه حلی پیدا کنید. اما از خود بپرسید که “شما” کیستید یا چیست پاسخ: قلاب ماهی. 
معمای دشوار شماره 12 معمای شماره 13) کدام کلمه در فرهنگ لغت همیشه اشتباه نوشته می شود؟ معماهای سخت با جناس و کلمات وسواس دارند. این یکی به قدری پاسخ آسانی دارد که باعث می شود به طرز پیچیده ای فکر کنید. برخی از پازل ها به این نیاز دارند، اما این یکی اینطور نیست. پاسخ : “کاذب”. معمای شماره 14: چه چیزی را می توانید با دست راست بگیرید اما با دست چپ هرگز؟ با این یکی راحت باش و آهسته برو شاید اگر به دستان خود نگاهی بیندازید، ممکن است سرنخی بر اساس منطق به شما بدهد، پاسخ: دست چپ شما.معمای شماره 15) چگونه می توانید از نظر بدنی پشت پدر بایستید در حالی که او پشت شماست؟ برای این نوع پازل های فوق العاده سخت، اگر می توانید، بهتر است رابطه فیزیکی را در ذهن خود ترسیم کنید. این معما وظیفه را نشان می دهد و باعث می شود شما باور کنید که غیرممکن استپاسخ: شما پشت به پشت با پدرتان ایستاده اید. 
معمای سخت شماره 15 معمای شماره 16) سه پزشک مختلف گفتند علی برادر اوست، اما علی ادعا می کند که برادر ندارد. چه کسی دروغ می گوید؟ شجره نامه خود را تجسم کنید. این ممکن است به شما کمک کند پاسخ دهید. امروز چه روزی است؟ جواب: جمعه. «روز قبل فردا» امروز است. «روز قبل از دو روز بعد» در واقع یک روز بعد است. بنابراین اگر “پس از امروز شنبه است”، پس باید معمای جمعه باشد شماره 18) دختری در جنگل با شیر و پلنگ ملاقات می کند. شیر هر دوشنبه و سه شنبه و چهارشنبه دروغ می گوید و روزهای دیگر حقیقت را می گوید. پلنگ پنجشنبه ها، جمعه ها و شنبه ها دروغ می گوید و در سایر روزهای هفته حقیقت را می گوید. شیر به دختر گفت: دیروز دروغ می گفتم. پلنگ گفت: من هم همینطور. چه روزی است؟ پاسخ: پنجشنبه. تنها روزی که هر دو حقیقت را می گویند یکشنبه است. اما امروز نمی تواند یکشنبه باشد زیرا شیر نیز در روز شنبه (دیروز) حقیقت را می گوید.روز به روز تنها روزی که یکی از آنها دروغ می گوید و یکی با آن دو جمله راست می گوید پنجشنبه است.معمای شماره 19) یک کشاورز می خواهد از رودخانه بگذرد و یک گرگ، یک بز و یک کلم را با خود ببرد. او یک قایق دارد، اما او فقط می تواند خودش و یک گرگ، یک بز یا یک کلم را جا دهد. اگر یک گرگ و یک بز در یک ساحل تنها باشند، گرگ بز را می خورد. اگر بز و کلم در ساحل تنها باشند، بز کلم را می خورد. چگونه کشاورز می تواند گرگ و بز و کلم را از رودخانه عبور دهد بدون اینکه خورده شود؟پاسخ: کشاورز ابتدا بز را به آن طرف رودخانه می برد. کشاورز تنها برمی گردد و سپس گرگ را به آن طرف می برد، اما با بز برمی گردد. سپس کشاورز کلم را رد می کند و آن را نزد گرگ می گذارد و فقط برای گرفتن بز برمی گردد.