ضرب المثل کوراوغلی می خواند

ضرب المثل های فارسی,داستان ضرب المثل داستان ضرب المثلی که کوراوغلی می خواند وقتی مردم در جواب متکلم جواب خوش بینانه می دهند یا مثلاً بدهکار به طلبکار طلبکار با خشونت و اعتراض جواب منفی می دهد طلبکار می گوید: کوراوغلی برای من می خواند» یعنی: پولش را نمی دهد، طلبکار است. کوروغلو معروف و صحیح یعنی کورزاد. باید دانست که کوروغلی محبوب‌ترین و برجسته‌ترین قهرمان خلق آذربایجان است که از آسیای میانه تا سواحل شرقی و غربی دریای خزر در میان اقوام قفقازی و آذربایجانی ایران شناخته می‌شود. دروازه ای ضرب المثلی به نام و بر اساس شخصیت کوروغلی وجود دارد. داستان کوراوغلو در واقع تمثیلی حماسی زیبا از مبارزه طولانی مردم با دشمنان داخلی و خارجی است و به ویژه از قیام جلالی لر الهام گرفته شده و در دو کلمه قیام کوراوغلو و گروهش را بیان می کند.نطفه این قیام توسط پیرمردی به نام علی کیشی کاشته می شود که پسری به نام روشن دارد که در سال های بعد معروف شد و کروغلی نام گرفت.خود علی کیشی، مهترخان، بزرگ و حشمداری به نام حسن خان، بر اثر یک اتفاق بسیار جزئی، دستور داد که چشمان علی را از کاسه بردارند و آن را توهین به خود تلقی کرد. در نتیجه این حادثه علی کیشی با دو کره اسب که از عبور از مادیان با اسب دریایی افسانه ای به دست آورده بود به همراه پسرش روشن از قلمرو و نفوذ و قدرت حسن خان فرار می کند و در چنلی بل یا اتاق مه زندگی می کند. که کوهی صخره ای است.و با جاده های پر پیچ و خم عبور از آن سخت است. روشن این دو کره اسب را که به قیراط و دورات معروفند به دستور جادو مانند پدرشان بزرگ می کند و در یک شب آنها را در قوشابولاق یا یکی دو چشمه غسل ​​می دهد و به این ترتیب عشق به هنر را در او القا می کند. روح علی کیشی از قطعه سنگ بهشتی که در کوه افتاده بود برای پسرش روشن شمشیری سفارش داد و پس از دستورات لازم درگذشت و در خود قوشابولاق به خاک سپرده شد. آوازه هنر روشن کم کم از میان کوه ها می گذرد و در شهرها و قصبه ها به گوش مردم می رسد و در این زمان است که از روشن تا کوراوغلو یعنی کورزاد به شهرت می رسد.کوراوغلی سرانجام موفق می شود حسن خان را به چنلی بل بیاورد و در آخور حبس کند و از پدرش انتقام بگیرد.یکی از مشهورترین عاشقان آن زمان، عاشق دیوانه ای بود که به کورا اوغلی می پیوندد و عقاید او را تبلیغ می کند و یاغیان و یاغیان را به کوه می برد. داستان کوروغلی در عین حال بهترین و قوی ترین نمونه شعر و نثر آذری است، داستان این حماسه مهیج حکایت از آزادی، مبارزه، دوستی، انسانیت و برابری دارد و به همین دلیل، آهنگسازان و فیلمسازان اپرای کورغلی مدت هاست که علاقه مند بوده است، تاثیرگذار و معروف است و بر اساس یک حماسه ساخته شده است. چون در داستان های فولکلور آذربایجان، کوروغلی جنگجوی نامدار و مبارزی بی باک بود و تسلیم زور و خودسری و خودکامگی دیگران نشد، از این رو نام و آواز او ضرب المثل شده است، اما در مقام زورگویی و خودسری. و سخنان غیر منطقی گفتن، نه در مقام مبارزه با خودکامگی و خودکامگی. و این هم از آن موارد ضرب المثلی است که آب پاکی را در دست می ریزند و آن را می لنگان می کنند که به غلط و برعکس آن واقعه معلوم است.
بیشتر بخوانید:  ضرب المثل با شیطان ارزن كاشته

مطلب پیشنهادی

ضرب المثل اگه بگه ماست سفیده، من میگم سیاهه

ضرب المثل اگر بگوید سفید است می گویم سیاه است دامنه کلمات و ضرب المثل …