ضرب المثل تو نخندی من بخندم؟!

تاریخچه ضرب المثل نمی خندی من می خندم کاربرد: این ضرب المثل در مورد کسانی است که از ناراحتی و رنج زیاد تمایل به عزاداری ندارند و همچنین برای کسانی که عاشق یک فرد غیرمسئول می شوند. حکایت ضرب المثل: بدهکار بود که هر وقت به طلبش می رفت، بدهکار بهانه می آورد و طلبش را نمی داد. یک روز تصمیم گرفت به هر حال از دادخواست خود وصول کند. پس شمشیرش را گرفت و به طرف مغازه بدهکار رفت. در راه با خود گفت: یا طلبم را می گیرم، یا با این شمشیر به او می دهم. وقتی به دکان بدهکار رسید بلند فریاد زد که پولم را پس می دهی وگرنه با این شمشیر به تو می زنم. بدهکار با دیدن عصبانیت طلبکار لبخندی زد و گفت: اتفاقا من به تو فکر می کردم. من می خواهم تمام بدهی ام را یک جا به شما پرداخت کنم. طلبکار وقتی دید آن مرد دیگر بهانه نمی آورد، عصبانیتش فروکش کرد، شمشیر خود را پایین آورد و گفت: بدهی خود را بپرداز. بدهکار گفت: برنامه دارم که به زودی تمام بدهی ام را پرداخت کنم.سپس گوسفندی را که از جلوی چادرش رد شد نشان داد و گفت: هر بار که می آیند و می روند، قسمتی از پشم این گوسفندان در خار و خار گیر می کند و از امروز آنها را جمع می کنم. به همسرم که آنها را برگردانمنخ ها را به خشکشویی می دهم و بعد به خانه می برم تا همسرم از آن ها فرش ببافد. بعد از اتمام کار قالیچه ها را در بازار می فروشم. بعد مواظب دختر و پسرم که خوش شانس هستند می گیرم و بعد انشاالله دست زن و بچه ام را می گیرم و به زیارت می روم. بعد از زیارت باید دوستان و اقوامم را دعوت کنم و باید بگویم شما هم که از دوستان خوب من هستید تشریف بیاورید و پولی را که در همان مهمانی مانده به شما می دهم. بدهکار با دیدن لبخند طلبکار به نشانه رضایتش گفت: تو هم بخندی! تو نخندی من میخندم فکر می کردی پولت گم شده اما حالا می بینی که حاضرم هر چه زودتر بدهی تو را بپردازم.