ضرب المثل به روباه گفتند شاهد تو کیست؟ گفت: به روباه گفتند گواه تو کیست؟ گفت: دم من. این ضرب المثل عمدتاً در مورد افراد خودخواه یا بیهوده گفته می شود که فردی خودخواه یا بیهوده را شاهد بر صدق گفتار خود می دانند. گفت: در گذشته های دور در جنگل هوا مطبوع بود. همه حیوانات جنگل با خوشحالی در کنار هم زندگی می کردند. تا اینکه یک روز روباهی ناشناس وارد جنگل شد. ظاهر و اعتماد به نفس روباه به حدی بود که حیوانات او را مردی عاقل می دانستند. مخصوصا دمش که خیلی کلفت و خوش فرم بود. از این رو حیوانات تصور می کردند که حیوان خاصی است و به آن احترام زیادی می گذاشتند. او همچنین شروع به سوء استفاده از احساسات پاک حیوانات کرد، او به جایی که می خواست می رفت و آنچه را که می خواست انجام می داد و هیچکس نتوانست جلوی او را بگیرد. روباه کم کم شروع به گرفتن غذا از حیوانات دیگر کرد. از فروشگاه غذای سنجاب ها گردو و فندق گرفت، اما نه نخود و نه کشمش.آنها را به کلاغ می داد تا به جنگل نزدیک ببرد و در عوض یک موش می گرفت.از لانه شغال خرگوش می گرفت و به عقاب می داد تا ببر را یک طرف جنگل بدهد و او گوسفندی می برد. این هر روز ادامه داشت. حکایت ضرب المثل به روباه گفتند شاهد تو باش تا شیر از پادشاه جنگل بودن خسته شد و دستور داد روباه از این کار دست بردارد. اما روباه پیغام داد که کار من مشکلی ندارد و اگر راضی نیستی می توانی از این جنگل بروی. شیر از حرف روباه عصبانی شد و روباه را در وسط جنگل گرفت و به او گفت: چطور جرات این کارها را داری؟ روباه با خونسردی گفت: داری چیکار میکنی؟ مدارک داری؟ تمام کارهای من بر اساس قانون جنگل است! لئون پرسید: چگونه می گویید که این چیزها قانونی است؟ روباه با افتخار دمش را بالا آورد و گفت: بیا دم مرا بخواه! شیر نمی توانست در مورد این پاسخ بی ربط چیزی بگوید. از آن زمان این ضرب المثل رایج شد.