حکایت ضرب المثل من با مقداری روغن برای شما غذا می پزم! استعمال ضرب المثل: غذا را با مقداری روغن برایت می پزم، طنز است که برایت نقشه شومی کشیده ام و از تو مراقبت می کنم. در کتاب «سه سال دربار» ایران نوشته دکتر فوریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، مقاله ای نوشته شده است که به این سؤال یا این ضرب المثل رایج در بین ما پاسخ می دهد، وی نوشته است: ناصرالدین شاه روزی آش نذری می پخت. سال (روز اربعین) و خودش در مراسم آشپزی شرکت کرد.در صحن کاخ سلطنتی اکثر اعیان کشور جمع می‌شدند و دست به هر کاری می‌زدند. حبوبات.بعضی دیگ های بزرگ روی اجاق می گذاشتند و خلاصه همه برای چاپلوسی ناصرالدین شاه کاری می کردند.حضرت در ایوان می نشست و قلیان می کشید و از آنجا ناصرالدین شاه آشپز کار را تماشا می کرد. دستور می دهد و مانند یک فرمانده نظامی نهی می کند، در پایان کار آشپز یک بشقاب غذا به درب هر یک از مردان فرستاد، ممکن بود و باید ظرف را پر کند. NCO با اشرفی و بازگرداندن او به دادگاه.روی کسانی که واقعاً می خواستند تحویل بگیرند، روغن بیشتری ریختند.واضح است که اگر یک کاسه کوچک از دادگاه برای شما بفرستند، کمتر متضرر می شوید و اگر مثلاً یک فنجان بزرگ سوپ (که مقداری روغن روی آن ریخته شده بود) دریافت می کردید، نسبتاً بدشانس خواهید بود. بنابراین، اگر در طول سال آشپز باشید، مثلاً با کسی که با آقازاده ها یا وزیران دعوا می کردید، آشپز می گفت: خیلی خوب! من تعجب می کنم که دنیا کیست! من براتون یه غذا با مقداری روغن درست میکنم! .ضرب المثل آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!
حکایت ضرب المثل من با مقداری روغن برای شما غذا می پزم! استعمال ضرب المثل: غذا را با مقداری روغن برایت می پزم، طنز است که برایت نقشه شومی کشیده ام و از تو مراقبت می کنم. در کتاب «سه سال دربار» ایران نوشته دکتر فوریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، مقاله ای نوشته شده است که به این سؤال یا این ضرب المثل رایج در بین ما پاسخ می دهد، وی نوشته است: ناصرالدین شاه روزی آش نذری می پخت. سال (روز اربعین) و خودش در مراسم آشپزی شرکت کرد.در صحن کاخ سلطنتی اکثر اعیان کشور جمع می‌شدند و دست به هر کاری می‌زدند. حبوبات.بعضی دیگ های بزرگ روی اجاق می گذاشتند و خلاصه همه برای چاپلوسی ناصرالدین شاه کاری می کردند.حضرت در ایوان می نشست و قلیان می کشید و از آنجا ناصرالدین شاه آشپز کار را تماشا می کرد. دستور می دهد و مانند یک فرمانده نظامی نهی می کند، در پایان کار آشپز یک بشقاب غذا به درب هر یک از مردان فرستاد، ممکن بود و باید ظرف را پر کند. NCO با اشرفی و بازگرداندن او به دادگاه.روی کسانی که واقعاً می خواستند تحویل بگیرند، روغن بیشتری ریختند.واضح است که اگر یک کاسه کوچک از دادگاه برای شما بفرستند، کمتر متضرر می شوید و اگر مثلاً یک فنجان بزرگ سوپ (که مقداری روغن روی آن ریخته شده بود) دریافت می کردید، نسبتاً بدشانس خواهید بود. بنابراین، اگر در طول سال آشپز باشید، مثلاً با کسی که با آقازاده ها یا وزیران دعوا می کردید، آشپز می گفت: خیلی خوب! من تعجب می کنم که دنیا کیست! من براتون یه غذا با مقداری روغن درست میکنم! .
