![معنی ضرب المثل های فارسی،ریشه ضرب المثل های ایرانی ریشه ضرب المثل ها , داستان ضرب المثل](https://khoyweb.ir/wp-content/uploads/2022/09/d8b4d8a7d985d8aa-d8b1d8a7-d8a7db8cd986d8acd8a7-d8a8d8aed988d8b1-d988-d8afd987d986-daafdb8cd8b1d987-d8a7d8aa-d8b1d8a7-d8acd8a7db8c-d8af_631529f2434d0.jpeg)
شام را اینجا بخور و دهانت را جای دیگر بگذار. مردی بود که با خانواده اش داشت شام می خورد. نه قرار بود جایی بروند و نه قرار بود با کسی قول یا قراری داشته باشند. ناگهان در به صدا درآمد. مرد نگاهی به همسرش کرد و گفت: این وقت شب کی در را می زند؟ بلند شد و در را باز کرد. از یارانش بود. با هم احوالپرسی کردند و همکارش گفت : شام خونه دخترم میام ، مرد گفت : خواهش میکنم ، همکارش گفت : بهتره مزاحم آقا نشه ، دوباره تبریک گفت ، زن مرد گفت : مهمون عاشق خداست سفره باز است، با ما شام بخور، همکار گفت: نه، نه، اصلاً مزاحم شما نمی شوم، مرد گفت: مثل یک دوست خوب بنشین و غذات را بخور، همکارش گفت: من می خواهم به خانه خدا بروم دخترم از من دعوت کرده اند که آنجا شام بخورم، مرد گفت: با ما شام بخور و بعد برو خانه دخترت، همکارش گفت: نه، خیلی ممنون. شام نمی خورم، فقط دو لقمه غذای خوشمزه می خورم، یک چرت می خوابم و برای شام به خانه دخترم می روم.بعد شروع کرد به خوردنمرد و اعضای خانواده اش که انتظار داشتند بعد از خوردن یکی دو لقمه بازنشسته شود و چیزی نخورد. همکار مرد غذای دو نفر را جلویش آورد و با اشتها خورد. قیافه بچه های صاحب خانه که گرسنه بودند دیدنی بود. وقتی غذا تمام شد، همکار مرد گفت: دستت درد نکنه خانم! یه غذای خوشمزه درست کردی کاش میهمان خانه دخترم نبودم و اینجا شام درست و حسابی می خوردم. صاحب خانه که از دست او قهر کرده بود گفت: بهتر است این بار اینجا شام بخوری و دهانت را در خانه دخترت ببندی. می گویند: (این بار شام را اینجا بخور و شامت را جای دیگری بخور).