لاغر. وقتی می خواهید یک بطری را خالی کنید، آن را خم می کنید. هر چه بیشتر خم شود بیشتر خالی می شود، اگر تا آخر به زمین بچرخد سریعتر خالی می شود. دل انسان هم همینطور است، گاهی از درد، از سخنان دیگران غمگین می شود. تمسخر دیگران، قرآن می فرماید: هر گاه دلت پر از غم شد; خم شوید و به زمین بیفتید، سجده کنید. یاد خدا را بگو؛ این شما را خالی می کند، شما را خالی می کند، شما را روشن می کند. این روایتی است که خداوند برای پیامبرش پیچیده کرده است: قطعاً می دانیم که می دانیم، از این حرف آنها دلت می سوزد. سجده کنید و خدا را تسبیح کنید. 
به نسیمی که مدام نوازتت می کند و به بلبل هایی که با شوری وصف ناشدنی برایت آهنگ عاشقانه می خوانند لبخند بزن به دیروز که شاد بودی و امروز که زیبا هستی و فردا که رویایی خواهد بود به آسمان لبخند بزن که اشک می ریزد. شادی به لطافت زمین زیر پایت، به شقایق ها، نیلوفرهای آبی و نرگس ها لبخند بزن، به خدایی که با برکتش لبخند را بر لبانت می آورد. خدایا آدم های خوب را سر راه من قرار بده… خیلی حس خوبی است وقتی کسی در یک لحظه غم یا ناامیدی یا اضطراب، حرف ها، نگاه ها، حتی نوشته ها، آرامش و آرامشش، سر راه یک آدم سبز قرار می گیرد. شادی و امید به زندگی شما فقط می تواند از دست همان خدایی باشد که آمد تا آن شخص را در آن لحظه خاص در مسیر زندگی ما قرار دهد … سرنوشت را می پذیرم سعی می کنم هر چه را که زمستان در بهار از من گرفت پس بگیرم هنوز روزها مانده و چیزهای زیادی باقی مانده است دنیا هنوز زیبایی های زیادی دارد من هنوز خیلی چیزها را دوست دارم هنوز می توانم همه را دوست داشته باشم غمگین نباش قلبم وجود دارد هنوز کبوترها قناری های جدید به دنیا می آورند خواننده انسان گل رز می کارد، آفتابگردان هنوز به خورشید سلام می کند، هنوز. وقتی می‌توانی دقایق زندگیت را با آدم‌های خوب بگذرانی، چرا باید لحظه‌هایت را با آدم‌هایی بگذرانی که دل‌های کوچکشان مدام در حسادت و کینه‌های کودکانه پیچیده است… یا مدام سعی می‌کنند تو را به خاطر نبودنت سرزنش کنند؟ ، همیشه جنگیدن خوب نیست! این روزها آموخته ام که برای نشان دادن دوست داشتنت، برای به دست آوردن دل مردم، برای نشان دادن خوب بودنت نباید جنگید. بعضی چیزها وقتی توسط Brawl برنده می شوند بی فایده می شوند! به هرکسی که آزارم میده… با خودم تکرار میکنم و میبخشمش… نه به خاطر اینکه مستحق بخشش هست! فقط به این دلیل که “من لایق آرامش هستم”…
به نسیمی که مدام نوازتت می کند و به بلبل هایی که با شوری وصف ناشدنی برایت آهنگ عاشقانه می خوانند لبخند بزن به دیروز که شاد بودی و امروز که زیبا هستی و فردا که رویایی خواهد بود به آسمان لبخند بزن که اشک می ریزد. شادی به لطافت زمین زیر پایت، به شقایق ها، نیلوفرهای آبی و نرگس ها لبخند بزن، به خدایی که با برکتش لبخند را بر لبانت می آورد.
خدایا آدم های خوب را سر راه من قرار بده… خیلی حس خوبی است وقتی کسی در یک لحظه غم یا ناامیدی یا اضطراب، حرف ها، نگاه ها، حتی نوشته ها، آرامش و آرامشش، سر راه یک آدم سبز قرار می گیرد. شادی و امید به زندگی شما فقط می تواند از دست همان خدایی باشد که آمد تا آن شخص را در آن لحظه خاص در مسیر زندگی ما قرار دهد …
سرنوشت را می پذیرم سعی می کنم هر چه را که زمستان در بهار از من گرفت پس بگیرم هنوز روزها مانده و چیزهای زیادی باقی مانده است دنیا هنوز زیبایی های زیادی دارد من هنوز خیلی چیزها را دوست دارم هنوز می توانم همه را دوست داشته باشم غمگین نباش قلبم وجود دارد هنوز کبوترها قناری های جدید به دنیا می آورند خواننده انسان گل رز می کارد، آفتابگردان هنوز به خورشید سلام می کند، هنوز. 
وقتی می‌توانی دقایق زندگیت را با آدم‌های خوب بگذرانی، چرا باید لحظه‌هایت را با آدم‌هایی بگذرانی که دل‌های کوچکشان مدام در حسادت و کینه‌های کودکانه پیچیده است… یا مدام سعی می‌کنند تو را به خاطر نبودنت سرزنش کنند؟ ، همیشه جنگیدن خوب نیست! این روزها آموخته ام که برای نشان دادن دوست داشتنت، برای به دست آوردن دل مردم، برای نشان دادن خوب بودنت نباید جنگید. بعضی چیزها وقتی توسط Brawl برنده می شوند بی فایده می شوند! به هرکسی که آزارم میده… با خودم تکرار میکنم و میبخشمش… نه به خاطر اینکه مستحق بخشش هست! فقط به این دلیل که “من لایق آرامش هستم”…