اعتراف عاشقانه

عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه خدایا کمی جلوتر بیا. من می خواهم چیزی در جسم بگویم. . . این یک اعتراف است. . من نمی توانم بدون او دوام بیاورم. عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه روی لوح سنگی نوشته شده بود: جوان عاشق شود چه کند؟ در زیر هم نوشتم: باید صبر داشته باشید. بار دوم که گذشتم یکی زیر نوشته ام نوشته بود: اگر حوصله ندارید. چه کاری باید انجام دهید؟ با بی حوصلگی نوشتم: بهتره بمیرم بار سوم بود که امید داشتم نوشته ای زیر نوشته ام باشد اما زن جوان مرده ای را زیر سنگ پیدا کردم MASNAIMG 2. اسطوره ها و دوستی ها را رها کنید. اینطوریه؟” اگه نباشی یکی دیگه جای تو رو میگیره!!! به همین سادگی. عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه من این روزها معادل چند غریبه شده ام، هیچکس مرا به هیچ وجه نمی فهمد… .عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه من آب نریختم که برگردی، آب ریختم تا هر چه ردپای زندگی تو هست بشویم…!عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه اعتراف می کنم… کاری برای شغلت نکردم.. اما من دارم کاری می کنم که “فراموش کنم”. عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه می گویند از تو ننویسم لبخندهایت در خونم روی صورتم جمع می شود کی می تواند این را بفهمد؟ گونه هایت از سرما سرخ شده است. شما زیبا شده اید. حرفم را پس می گیرم، عاشق زمستون نیستم، عاشق تو هستم… عکس عاشقانه, اشعار عاشقانه باز هم در کابین خلوت عکس تو مرا ابری کرد.
بیشتر بخوانید:  زندگی زیباست (9)

مطلب پیشنهادی

دلنوشته های دلنشین

دلنوشته های زیبا ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻗﻬﻮﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ …